مسئولیت به حمایت در چارچوب امنیت جمعی

thesis
abstract

دکترین مسیولیت به حمایت در حقوق بین الملل در طی چندین سال اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم که با ارایه تعریف جدیدی از حاکمیت، یعنی حاکمیت مسیولانه، به مقابله با نقض حقوق بنیادین انسان ها در قلمرو یک کشور و توسط دولت مربوطه می پردازد، راه حلی در پاسخ به ضعف و کاستی نظام بین المللی در رویارویی با نقض عمده حقوق بنیادین بشری و بازتابی از حساسیت جامعه بین المللی نسبت به فجایع دلخراش بشری است که در دهه نود میلادی در سومالی، رواندا، بوسنی و کوزوو به اوج خود رسیده است. به موجب این اصل، که در سال 2001 با گزارش هییت کانادایی در خصوص مداخله و حاکمیت کشورها ساخته و پرداخته و در سال 2005 در خلال اجلاس سران ملل متحد رسما پا به عرصه وجود نهاده است، کشورها در قبال وقوع ژنوسید، جرایم جنگی، پاکسازی قومی و جرایم علیه بشریت، در هر گوشه ای از جهان، مسیول حمایت از جان مردمان تحت ستم بوده و با کسب مجوز از سوی شورای امنیت، ابتدا به پیشگیری از علل ریشه ای و مستقیم بحران پرداخته و در صورت عدم کفایت از روش ها، با توسل به ابزارهای غیر نظامی و دیپلماتیک واکنش نشان خواهند داد. مداخله نظامی همواره به عنوان آخرین راه حل در نظر گرفته می شود. پس از بحران نیز جامعه بین المللی مسیول بازسازی ساختارهای در هم ریخته کشور بحران زده خواهد بود. مسیولیت به حمایت که اکنون یک دهه از حیات آن می گذرد، با ظرایف و ابعاد خود سهم مهمی در حفظ نظم و ثبات ملی و بین المللی در آینده خواهد داشت. نوشتار حاضر به بررسی پیشینه، مفهوم، ابعاد ، نحوه اعمال ، تعامل و تناقض های این دکترین در عمل پرداخته و جهت رفع موانع موجود، پیشنهادات و راهکارهایی را ارایه خواهد نمود.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

نقش مسئولیت حمایت در تضمین امنیت انسانی

در گزارش سال 1994 «برنامه توسعه ملل متحد» رویکرد امنیتی جدیدی با عنوان «امنیت انسانی» مطرح گردید که فرد را با تمام نیازهایش مورد حمایت قرار می‌داد. بعد از مطرح‌شدن این رویکرد، و هم‌زمان با واکنش شورای امنیت نسبت به قضایای رواندا و کوزوو دکترین مسئولیت حمایت در راستای حمایت از غیرنظامیان پا به عرصه ظهور گذاشت. از این رو، نوشتار درصدد است تا با عنایت به تغییر این رویکرد به این سئوال پاسخ دهد که ا...

full text

نقش مسئولیت حمایت در تضمین امنیت انسانی

در گزارش سال 1994 «برنامه توسعه ملل متحد» رویکرد امنیتی جدیدی با عنوان «امنیت انسانی» مطرح گردید که فرد را با تمام نیازهایش مورد حمایت قرار می داد. بعد از مطرح شدن این رویکرد، و هم زمان با واکنش شورای امنیت نسبت به قضایای رواندا و کوزوو دکترین مسئولیت حمایت در راستای حمایت از غیرنظامیان پا به عرصه ظهور گذاشت. از این رو، نوشتار درصدد است تا با عنایت به تغییر این رویکرد به این سئوال پاسخ دهد که ا...

full text

دکترین مسئولیت حمایت شورای امنیت در بحران یمن و سازوکارهای قدرت در خاورمیانه

بنا به گزارش نهادهای بین­المللی حقوق بشری، وضعیت حاکم در یمن گویای یک وضعیت بحرانی در این کشور است به نحوی که هیچ نهادی در این کشور قادر به تأمین امنیت مردم آن نیست. در چنین شرایطی شورای امنیت می­بایست از شأن و منزلت و حقوق اساسی مردم یمن تحت لوای «دکترین مسئولیت حمایت» حمایت نماید. با نگاهی به عملکرد شورای امنیت، این شورا نتوانست در انجام رسالت واقعی خود در زمینه بحران و فاجعه انسانی در یمن مو...

full text

ارزیابی عملکرد شورای امنیت سازمان ملل متحد در بهره‌گیری از دکترین مسئولیت حمایت

در پی طرح دکترین مسئولیت حمایت در اجلاس سران دولت‌ها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 2005، شورای امنیت که پس از وقایع 11 سپتامبر 2001 درصدد گسترش اختیارات و صلاحیت خود در عرصۀ بین‌المللی بود، با تکیه بر دکترین مذکور توانست برخی از اقدامات خود را با هدف رویه‌سازی بر آن اساس توجیه کند. دکترین مسئولیت حمایت که با اجماع جهانی تصویب شد، به‌عنوان هنجار اخلاقی ابزاری کارامد در حمایت از ملت‌های تح...

full text

نقش سازمان پیمان امنیت جمعی در امنیت اوراسیای مرکزی

  تنظیم روابط با قدرت‌های منطقه‌ای و فرا‌منطقه‌ای از جمله روسیه یکی از موضوع‌های مهم در روابط خارجی دولت‌های آسیای مرکزی و قفقاز پس از استقلال بوده است. کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز به دلیل مشکلات داخلی و دغدغه‌های امنیتی و به منظور تامین منافع خود در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی همواره از استراتژی اتحاد و ائتلاف برای بیشینه کردن منافع خود استقبال کرده اند. البته ...

full text

حمایت دیپلماتیک در چارچوب معاهدات بین‌المللی سرمایه‌گذاری

با پدیداری و گسترش معاهدات سرمایه‌گذاری، داوری دولت- سرمایه‌گذار به شیوۀ اصلی حل‌وفصل اختلافات سرمایه‌گذاری تبدیل شد و در نتیجه، از شمار دعاوی حمایت دیپلماتیک کاسته شد. همچنین در اغلب معاهدات سرمایه‌گذاری مقرر شده است که هر یک از طرفین معاهده می‌تواند در خصوص تفسیر یا اجرای معاهده اقدام به طرح دعوای داوری دولت- دولت علیه طرف دیگر کند. علاوه‌بر این، دولت متبوع سرمایه‌گذار می‌تواند به لحاظ خسارات...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023